یادداشتی به قلم دکتر افقه: نقش علم و پژوهش در رشد اقتصادی و توسعه - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی

دکتر افقه عضو هیئتعلمی دانشگاه شهید چمران اهواز در یادداشتی به مناسبت هفته پژوهش و فناوری با عنوان "پژوهش، فناوری و توسعه ملی" بر جایگاه و نقش علم و پژوهش در رشد اقتصادی و توسعه، تأکید کرد.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه شهید چمران اهواز، در این یادداشت آمده است:
پیشرفت و رفاه جامعه در ادوار گذشته عمدتاً، متکی به وجود منابع طبیعی و ثروتهای خدادادی بود اما بعد از قرونوسطی و تحولات فکری و فرهنگی ناشی از آن ، بهتدریج منابع طبیعی و عوامل غیرانسانی نقش خود را از دست دادند و در مقابل نقش انسان و عقل و اندیشه و ابتکار او پررنگتر شد.
باگذشت زمان و نزدیک شدن به امروز، نقش انسان و خرد و خلاقیت او در فرایند رشد و رفاه جوامع پیشرفتی امروزی بیشتر و پررنگتر شد بهطوریکه امروزه انسان نقش اصلی و محوری را در فرایند رشد و رفاه این جوامع ایفا میکند. بر اساس ادبیات علمی امروز، توسعه فرآیندی است که طی آن انسان بر طبیعت و محیط پیرامونی خود مسلط شده و با به خدمت گرفتن طبیعت، ضمن تأمین نیازهای مادی و معنوی خود، بر سطح رفاه خود افزوده است.
اگر این تعریف از توسعه را بپذیریم آنگاه گریزی نداریم جز آنکه خود و اندیشه و ابتکار انسان را تنها ابزار این تسلط و درنتیجه تنها ابزار نیل به رشد و پیشرفت و رفاه اقتصادی بدانیم. در واقع، تحولات نوین در جوامع از زمانی رخ داد که بشر به توانایی عقل و اندیشه در به خدمت گرفتن طبیعت و محیط پیرامون خود برای رفع نیازهای مادی و غیرمادی خود پی برد و از آن زمان تاکنون، فکر و اندیشهی انسان موتور محرک رشد و رفاه اقتصادی بوده است.
با این وصف، پیشرفتهای علمی در قرون گذشته بسیار کندتر از روندی است که در چند دههی گذشته رخداده است زیرا پیشرفتهای چند سدهی اول هنوز نظاممند نشده بود و وابسته به حاصل اندیشه و ابداع و اختراع تک انسانهایی با ویژگی و استعدادهای خاص بود که هرازگاهی ظهور میکردند و بشر را از حاصل کار و اندیشهی خود منتفع میکردند.
اما هرچه به امروز نزدیکتر شدهایم نظام فکر و اندیشه و ابداع، هدفدارتر و سازمانیافتهتر شده است. ذکر این نکته حائز اهمیت است که دانشمندان علوم انسانی، بیش از متفکرین سایر حوزههای علمی در تحولات کنونی نقش داشتهاند. در واقع، تحولاتی که در حوزههای فلسفه و بهتبع آن در سایر حوزههای علوم انسانی رخ داد موجب تغییر نگرش نسبت به انسان، به جهان مادی و به جایگاه انسان در این جهان گردید. این تجدیدنظر نسبت به انسان و حیات مادی، زمینه را نهتنها برای رشد و گسترش مطالعات در حوزههای علوم طبیعی فراهم نمود بلکه بستری ایجاد کرد تا از بافتهای پیشین این علوم در بهبود زندگی مادی و افزایش رفاه استفاده نمایند.
بههرحال، برخلاف سدههای گذشته که روند رشد و پیشرفت، منفعل و متأثر از ظهور انسانهای خاص بود، امروز جوامع پیشرفته برای رشد و رفاه خود فعال و پویا شده و دیگر منتظر نمیمانند تا انسانهای ویژه از روی تصادف یا کنجکاوی عالمانه اختراع و ابداع و اکتشافی انجام دهند، بلکه از طریق تأسیس دانشگاه یا مراکز علمی- پژوهشی، خرده فکر و اندیشههای افراد عادیتر نیز به کار گرفته شدند تا از همهی ظرفیتهای فکری و استعدادهای انسانها برای پیشرفت علم بهره ببرند. درواقع، آنچه امروز باعث شتاب در پیشرفت خیرهکنندهی علم و دانش و تکنولوژی و بهتبع آن رفاه و برخورداری جوامع منجر شده، حاصل تلاش مراکز علمی و پژوهشی و عملکرد دانشگاههای عمدتاً کشورهای پیشرفته است که از همهی خرده فکرها و اندیشهها با هدایت و رهنمایی افراد برجسته استفاده مینمایند.
حاصل آنکه، رشد و رفاه امروزین جوامع حاصل یک و تنها یک عامل به نام انسان است که هیچ بدیلی برای آن در فرآیند رشد و پیشرفت جوامع وجود ندارد. این بدان معناست که درواقع برای جوامع، منابع طبیعی بهخودیخود نه ثروتاند و نه امتیاز. منابع طبیعی وقتی میتوانند برای جامعه امتیاز و یا ثروت تلقی شوند که انسانها باعقل و اندیشهی خود در آنها دخل و تصرف کنند. بیجهت نیست که کشورهای پیشرفته کنونی، پیش و بیش از آنکه به دنبال تسلط بر منابع جوامع دیگر باشند به فکر شکار و جذب انسانها و افراد بااستعدادهای خاص آن جوامع هستند. درواقع، جوامع پیشرفته که سالهاست به نقش عقل و اندیشه و ابداع انسان در افزایش رشد و رفاه خود پی بردهاند بهانحاءمختلف در پی جذب انسانهای بااستعداد از سراسر جهان ازجمله از کشورهای عقبمانده و درحالتوسعه هستند تا از طریق بهکارگیری هوش و استعداد و تجربهی آنها به رشد تولید و رفاه خود شتاب بیشتری بدهند. کشورهای پیشرفته با سرمایهگذاری وسیع در مراکز دانشگاهی و پژوهشی خود و بهرهمندی از صاحبان اندیشه و ابداع، ابتکار عمل پیشرفت را خود برعهدهگرفته و هرروز با بهرهگیری از نتایج پژوهشهای علمی خود در همه زمینهها، به رفاه جوامع خود میافزایند.
این بدان معناست که اگر کشورهای درحالتوسعه ازجمله ایران، به فکر رشد و رفاه مادی و معنوی جوامع خود هستند باید بیش و پیش از آنکه بر سرمایهگذاری در منابع طبیعی خود متمرکز شوند، باید به سرمایهگذاری در منابع انسانی و مراکز علمی و پژوهشی خود اهمیت ویژه دهند. این توصیه برای ایران اهمیت بیشتری دارد زیرا وجود بیش از یک قرنی نفت در اقتصاد کشور مانع از آن شده تا از ثروت اصلی یعنی نیروهای خلاق و مستعد کشور بهره کافی برده شود.
همین امر، اقتصاد کشور را در مقابل شوکهای قیمتی نفت یا فشارهای تحریمی کشورهای قدرتمند بهشدت آسیبپذیر کرده است. به همین دلیل، تنها راه رها شدن از وابستگی به نفت و آسیبپذیری اقتصاد کشور از تحولات قیمتی یا تحریم نفتی، اتکا به نیروهای انسانی خلاق و مستعد خود و سرمایهگذاری کیفی در مراکز علمی، پژوهشی و دانشگاهی خود خواهد بود. متأسفانه بهرغم تأکیدات مکرر مسئولان و تصمیم گیران کشور از بدو پیروزی انقلاب و تدوین و تصویب ده ها و صدها سند برای پیشرفت باهدف کاستن از وابستگی به درآمدهای نفتی، آنچه تاکنون اتفاق افتاده غفلت از نقش نیروهای انسانی مستعد و خلاق و تقویت واقعی مراکز علمی- پژوهشی و دانشگاهی بوده است. در مقابل توجه عمده مسئولان و تصمیم گیران (خواسته و ناخواسته) بر کشف، استخراج و فروش نفت بیشتر بوده است. امری که باعث شده امروز کشور در مقابل تحریمها و خواستههای کشورهای قدرتمند آسیبپذیر شده و بهطوریکه این تحریمها لطمه جدی به معیشت و رفاه توده مردم وارد کرده است.